تاریخ انتشار: جمعه ۰۱ تیر ۰۳ ساعت ۱۱:۴۲
اشتراک

به مناسبت عيد غدير خم

غدير، عدالت و حکومت

روز عید غدیر تنها خجسته ترين روز براي بشريت، که طبق احاديث متعدد بزرگترين عيد براي خداست، اينکه چرا غدير داراي چنين عظمت و برکتي است، نيازمند تحليلها و تعليل هايي است که طبعا مجال ديگري مي‌طلبد اما آنچه مي‌تواند خلاصه‌اي از همه دلايل محسوب شود، پيوندي است که حادثه غدير ميان دنيا و آخرت برقرار کرد.

تعيين علي عليه السلام به عنوان زمامداري که فلسفه حکومت را برقراري عدالت مي دانست . نماد جمع ميان آرمان خواهي و واقع گرايي بود و نشان داد که جمع اين دو شدني است .

در زندگي آن بزرگوار درس هاي بي شماري است که بايد فرا گرفت . اما در ميان همه درس هاي آن حضرت که اتفاقا امروز ، بيش از هميشه نيازمند آموختن و عمل به آن هستيم ، عدالت ورزي جايگاهي بس برجسته تردارد و بي ترديد بايد عدالت فردي و اجتماعي را اصلي ترين پيام حضرت امير مومنان براي معماري زندگي آرماني بشر دانست .

واقعيت اين است که نه تنها از ديدگاه شيعيان ، که از نظر همه انسانهاي حقيقت طلب ، عدالت با نام علي (ع) عجين شده و بارزترين وجه شخصيت آن بزرگوار را تشکيل داده است . او در راه تحقق اين ارزش والا چنان مجاهدت کرد که سرانجام جان ارزشمند خود را نيز بر سر آن راه نهاد . از نظر آن حضرت ” عدالت ” پايه و قوام هستي است .و ” مايه استواري ملت و زيبايي فرمانروايان است ” .

” عدالت فضيلت حاکمان ” و ” موجب پايداري حکومت ها ” است . ” اصلاح ملت تنها در سايه عدالت امکان پذير است ” و اقامه عدالت ” باعث افزايش برکت هاست ” . همچنين ” حفظ نظام در گرو عدالت است ” .” هيچ چيز مانند آن به آباداني کشور کمک نمي کند و ” ارزش حکومت بدون آن ، از ارزش کفش کهنه اي نيز کمتر است ” . ( براي ديدن روايات رجوع کنيد به ميزان الحکمه ، ج ۶، باب ۳۳۸ )

به تعبير شهيد مطهري از نظر علي ( ع ) آن اصلي که مي تواند تعادل اجتماعي را حفظ کند و همه را راضي نگه مي دارد ، به پيکر اجتماع ، سلامت و به روح اجتماع آرامش بدهد ، عدالت است . ظلم و جور و تبعيض قادر نيست حتي روح خود ستمگر و روح آن کس را که به نفع او ستمگري مي شود ، راضي و آرام نگه دارد تا چه رسد به ستمديدگان و پايمال شدگان ” ( سيري در نهج البلاغه ، ص ۱۱۳ )

او حکومت را براي اجراي عدالت مي خواست و به همين دليل معتقد بود که نبايد عدالت را فداي مصلحت کرد .

براي همين وقتي که کساني به عنوان دلسوزي و نصيحت از او مي خواستند تا در برابر ظلم و تبعيض امثال معاويه موقتا سکوت کند ، برآشفت و فرمود : ” شما از من مي خواهيد که پيروزي را به قيمت تبعيض و ستمگري بدست آورم ؟ از من مي خواهيد که عدالت را به پاي سياست و سيادت  قرباني کنم ؟ خير ، سوگند به ذات خدا که تا دنيا دنياست ، چنين کاري نخواهم کرد و به گرد چنين کاري نخواهم  گشت . من و تبعيض ؟ من و پايمال کردن عدالت ؟ ” ( سيري در نهج البلاغه ، ص ۱۱۷ و خطبه ۱۲۶ نهج البلاغه )

همچنين وقتي از او خواسته مي شد تا نسبت به بذل و بخشش هاي ديگران ، سعه صدر نشان دهد ، تاب نمي آورد ونارضايتي صاحبان مالي و قدرت را توجيه مناسبي براي کنار نهادن عدالت اجتماعي نمي ديد . آن بزرگوار در پاسخ به همين مصلحت سنجي ها بود که فرمود ” اگر ظرفي باشد که همه گروه ها و همه افراد را در خود بگنجاند و رضايت همه را به دست آورد ، آن ظرف ، عدالت است . اگر کسي با عدالت راضي نشد ، ظلم او را راضي نمي کند.

” البته ، ناگفته پيداست که تحقيق چنين عدالتي در اجتماع ، تنها به دست کساني امکان پذير است که در وجود خود نيز به عدالت پاي بند باشند . همچنين عدالت اجتماعي بدون عدالت فردي ، روياي شيريني است که هيچ گاه تعبير نخواهد شد . تنها کسي مي تواند مانند علي ( ع ) در عرصه سياست ، عدالت ورزد که در زندگي شخصي نيز مانند آن بزرگوار ، هرگز پا را از مرز عدالت بيرون نگذاشته باشد .

صاحب منصباني که گرفتار چرب و شيرين دنيا شوند و از پس خواسته هاي بي انتها و نامشروع فرزندان و نزديکان خود هم برنيايند ، چگونه خواهند توانست دست به سوي شبهات و محرمات دراز نکنند ؟ کسي مي تواند در مقابل زياده خواهي هاي سياسي و اقتصادي قد برافرازد که قبلا دختر خود را از عاريه گرفتن اموال عمومي ممنوع کرده باشد .

کسي مي تواند استاندار خود را به دليل نشستن بر سر سفره رنگارنگ اغنيا توبيخ کند که خود قبلا به قرص نان جو و اندکي نمک قناعت کرده باشد ، و اين حقيقتي است که بر کسي پوشيده نيست .

اکنون که اين رويکرد مبارک سرلوحه ما است ، همه بايد براي موفقيت و تحقق آن کمک کنند و اين است معناي تمسک به ولايت امير مومنان عليه السلام .


دیدگاه تازه‌ای بنویسید:

*